نمیتونم یک جا بند شم، نمیتونم چیزی بخونم یا چیزی بنویسم یا با کسی واقعا حرف بزنم، فقط میتونم برم  پیاده روی طولانی و دوچرخه سواری و رانندگی با سرعت و با خودم حرف بزنم و تصور کنم دارم با آدمای مختلف حرف میزنم و به جای اونا جواب خودمو هم میدم. متاسفانه تا وقتی هوا روشنه و آفتاب روی سرمه نمیتونم، من از خورشید خوشم نمیاد، باعث میشه پیشونیم عرق کنه. به خاطر همین کل روز منتظرم که غروب شه بعد میرم بیرون ولی روز خیلی طولانیه و شب کوتاه.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها